روشنگری در سخنان ناب بزرگان

سخنان بزرگان راه طولانی در هزار توی زندگی را کوتاه و دلپذیر می کند پس نمی شود از سخنان ناب بزرگان گذشت .

روشنگری در سخنان ناب بزرگان

سخنان بزرگان راه طولانی در هزار توی زندگی را کوتاه و دلپذیر می کند پس نمی شود از سخنان ناب بزرگان گذشت .

ای کاش شوکران شهامت من کو ؟ حمید مصدق ۵

ای کاش انفجار
 فرجام اگرچه تلخ
ما مومنان ساحت نومیدی
 نومید و بی شهامت
 حتی شهامتی نه
 که نوشیم شوکران
در برزخ زمین
آونگ لحظه های زمانیم
 اینجا کهمرز مرز گزینش بود
 ایا کسی فرمان انهدام مرا می خواند ؟
فریاد می زنم نه صدایی
بر من نه پاسخی نه پیامی
تردید بود و من
 این تلخوش شرنگ شماتت را
 قطره قطره
 باری به جام کردم و نوشیدم
 دیدم که می جوند
 دیوار اعتماد مرا موریانه ها
اینک من آن عمارت از پای بست ویرانم
 ایا دوباره بازنخواهی گشت ؟
 نمی دانم



ای کاش شوکران شهامت من کو ؟ حمید مصدق ۴

دیدم صدای هلهله هایی که آشنا
 می خواندم به جاده پیکار زندگی
 گفتم نفیر نی لبک من
آواز مردم است
گفتم که واژههای تراویده از وجود
 دمساز مردم است
 اما
 این گوژپشت رنج کشیده
یعنی من
 این ز خویش بریده
آ?ا ز نو ترانه از یاد رفته را
آغاز می کند ؟
این مرغ پر شکسته به کنج قفس اسیر
 ایا دوباره از قفس سرد عمر سوز
پرواز می کند؟


ای کاش شوکران شهامت من کو ؟ حمید مصدق ۳

 ای تشنه کام پیوسته در تلاش چه هستی ؟ نام
دیگر زمین محبت خود را
 از نسل ما سلاله پکان گرفته است
 مردی که رستگاری خود را
 با روزه های صمت
 در طول سالیان به ریاضت
 می ساخت
 با من یک پیاله می
 هفتاد سال طاعت خود را باخت
وقتی که سخت سخره گرفتند پکبازان را
من مثل برکشیده حصاری
 بر پای ایستادم و خواندم
سادهترین ترانه پکی را
امشب امید رفته ز دستم
با من به یک پیاله محبت کن
من
 از نسل از سلاله پکانم
من عاشق قدیمی ایرانم